دشتنوشته های انارام فروهر

شعر - داستان - نقد - پویانمائی

دشتنوشته های انارام فروهر

شعر - داستان - نقد - پویانمائی

۱۳ فروردین

تقدیم به عباس معروفی

 

هی تو

که دست می کشی

پشت شیشه

موهای دختری بنام آیدا

گریه هایش را نمی شنوی ؟ دیوار !؟

سال بلوا را گریستم

باردار شدم

از

ابرهای اروپا

بوی پیراهن ِ تو

بوی تند ِ نمی دانم چرا دوست ات دارم ...

با گاز

روی لب هایت

خودم را میکشم

تا نهنگ های اقیانوس ِ ... آرام نمی شود اعتراض کرد !

انگشت هایت را به من می دهی ؟

می خواهم لابه لای لاابالی هایم

مریم را بدزدم

از تاج محل

تا سنگـ ـ ـ ـسر خواب ببینم

از سیاوش خاطره تعریف کنم تا خانه های سربالا را آب ببرد .... افسانه های مسیح را ...

آبادان

آتش سوزی

سینما / دختری را پشت ِ شیشه نمایش می دهد

با اسبی سیاه از خانه ی سفید می آید

روی زوزه ها ی برادرش .

باید از این جغرافیای سفید و سیاه خارج شد .

فیلم ... پایان ...  ندارد ... زنگ های تلفن ... نامه ... آژیر

مادر !

مادر ِ مقدس !

تماس نگیر

خودم می آیم با اولین ترن ،

 پر از ابرهای متراکم

در موهای دختری بنام ِ آیدا ...

خورشید مخفی شده !

 

فروردین 3744 برابر با 1385 ـ هیرکانیا

این اثر را هر سال از نوروز ِ ۸۰ تا کنون یدک می کشم

گردا به گرد گرمابه را

وجب که میکشی به غسل ماه رجب

فکری به جیب ِ گرمابه دار ـ دار

که صد سال به این سالها

سین به سفره می آورد با تنش

که نیم آن را به غسل ِ جنابت

جنایت دارد .

یا مقلب القلوب ِ والابصار

یا مدبر اللیل ِ و النهار

یا

صدای ساعت و انفجار روبوسی

صد سال به این سالها

که سفره نداریم

نان خشک هم

سرباز : پسر ِ بزرگ

سرما : بدن ِ کوچکترین

سکوت : بی بی ی نوه ام در

سَلخ ِ : تن ِ من به دست تو

سگرمه ی : دخترم که بی جهاز

سگ جانی : تو را آخرین خانواده می خواهد

که در نبودن اش

سفره ی دلم را گشوده ام

صد سال به این سالهای گرمابه ما که سرد ِ سرد میگذرد

تا وجبگاه ِ تو گرم باشد

چراغ خاموش و روشن می شود

سه بار

صلوات

و آقا بیا بیرون و شیر را ببند

و از ترس سکته می کنی

که سال به سین هفتمش

سیاه پوش شود

غسلی برای مرگ و

نمازی برای صاحب ِ غسل

تکریم به غسل جنابت

که واجب ات باشد و

الله و اکبر

و

لا اله الا الله

-لا اله الا الله -

الله و اکبر و

لا اله الا الله

لا اله الاالله بیا بیرون

چراغ سه بار دیگر و

هنوز وجب می کشیدی که غسل ها یک - یک

گرفته شد تا حمام را مشتری ی دیگری بیابم

به سفارش غسال

انا لله و انا الیه راجعون

حول حالنا الی احسن الحال

۱

امروز نخستین روز فروردین است . سالی که نکوست از بهارش پیدا ... مدتی در پی سیستم های مختلف بلاگ نویسی بودم تا به BlogSky  رسیدم . فکر می کنم این سیستمی است که به آن نیاز داشتم . از این به یعد مطالب را بر این سرور ارسال خواهم نمود .

در همین جا سال نو را به تمام ِ ایرانیان تبریک گفته ، سالی سراسر خوشی را برایشان آرزومندم .